مقدمه
والدین غالبا این سوال و سوالاتی از این دست را در کلینیکهای کاردرمانی از کاردرمانگران می پرسند. آنها می خواهند بدانند که چرا در رشد کودکشان وقفه پیش آمده است؟ یا اینکه چرا کودک آنها نمی تواند همانند سایر کودکان از رشد طبیعی برخودار باشد و مراحل رشدی را با موفقیت پشت سر بگذارد. وقتی کاردرمانگر برای آنها توضیح می دهد که مغز جریان طبیعی رشد کودک را کنترل می کند، آنها بلافاصله می پرسند: “آیا مغز کودک من آسیب دیده است؟”. در پاسخ دادن به این سوال باید خیلی احتیاط به خرج داد. بنابراین کاردرمانگر باید دو نکته را برای والدین با دقت و وسواس زیاد توضیح بدهد:
۱. انواع آسیب مغزی، ۲. واکنش مغز پس از آسیب.
انواع آسیب مغزی در کودکان
اگر بخواهیم به ساده ترین شکل ممکن توضیح بدهیم، آسیب مغزی به دوشکل وجود دارد:
- در نوع اول ساختار بخشی از مغز آسیب می بیند به شکلی که آن آسیب در تصاویر ام آر آی یا سی تی اسکن قابل رویت است. معمولا برای کودکی که مغز او به این شکل آسیب دیده است، تشخیص فلج مغزی مطرح گشته و بسته به ناحیه آسیب دیده و میزان ضایعه وارده، انواع فلج مغزی با علائم گوناگون حرکتی در کودک ظاهر می شود.
- در نوع دوم آسیب مغزی، ارتباطات بین سلولهای عصبی (سیناپس ها)، مدار بندی آنها و نیز تعداد این سلولها دستخوش تغییر می شود به شکلی که این تغییرات فراساختاری در تصاویر ام آر آی یا سی تی اسکن قابل رویت نیستند. معمولا برای این دسته از کودکانیکه به این شکل فرایند رشدی آنها دچار وقفه شده است، تشخیص تاخیر رشدی مطرح می گردد.
واکنش مغز پس از آسیب
مغز انسان ویژگی خاصی دارد که در طی آن سلولهای عصبی قادر خواهند بود در واکنش به تمرینات، فعالیتهای درمانی، حرکات درمانی، بازیها، تحریکات حسی، ماساژ های خاص که در کلینیک های کاردرمانی انجام می شود، با یکدیگر ارتباطات عصبی جدید برقرار کرده و مدارهای جدیدی جهت انجام فعالیتهای رشدی کودک تشکیل بدهند. حتی زمانی که آسیب در ساختار مغز باشد، سلولهای عصبی نواحی اطراف ناحیه آسیب دیده در واکنش به فعالیتهای کلینیکی با یکدیگر ارتباطات عصبی جدید برقرار کرده تا عملکرد ناحیه آسیب دیده را به عهده بگیرند. در این مورد داروهای خاصی نیز تجویز می شود که تمرینات درمانی تاثیر آنها را صد چندان می کند. اما “مداخله زودهنگام” عامل مهمی است که در پیشرفت رشدی کودکان مبتلا نقش مهم و تاثیر گذاری دارد.