از هر پنج کودک یک نفر به یکی از انواع اختلالات یادگیری مبتلا است. اختلال یادگیری یک واژه گسترده ای است که اختلالات زیادی را در بر می گیرد. این واژه توسط مرکز ملی اختلالات یادگیری در آمریکا به عنوان اختلالی تعریف می شود که توانایی فرد برای حفظ، پردازش و یا تولید اطلاعات را مختل میکند و قادر است بین توانایی های یک فرد و عملکرد او فاصله ایجاد کند. کودکان با اختلال یادگیری از مشکلات گفتاری، زبانی، خواندن، ریاضیات، تمرکز و استدلال رنج میبرند که این موضوع بنا به دلایل مختلفی اتفاق میافتد.
اختلال یادگیری چیست؟
اختلال یادگیری به عدم حفظ و پردازش یا تولید اطلاعات اطلاق می شود که فرد را از یادگیری یک مهارت و استفاده موثر از آن باز می دارد. کودکان مبتلا به انواع اختلالات یادگیری افراد کم هوشی نیستند، بالعکس آن ها از هوش نسبتا خوبی برخوردارند، اما توانایی مغز آن ها در پردازش و یا تولید اطلاعات به شدت پایین است. به طور کلی اختلالات رایج یادگیری بر توانایی های کودک در خواندن، نوشتار، ریاضی یا مهارت های غیرکلامی تأثیر می گذارد.
انواع اختلال یادگیری
این اختلال بسیار گسترده است به همین علت برای تشخیص و درمان آن بر اساس نوع مشکل کودک به انواع مختلفی تقسیم بندی می شود. به طور کلی طبقه بندی اختلالات یادگیری در کودکان به شرح زیر است:
✳️ تمایز شنیداری: مشکل در درک تفاوت بین صداهای گفتار و توالی صداها در ساخت یک کلمه
✳️ ادراک بینایی: ناتوانی در توجه به جزئیات مهم و نسبت دادن معنی به چیزی که می بیند.
✳️ خوانش پریشی: مشکل در پردازش زبان، مفاهیم متون، نوشتار و یا هجی کردن (املا)
✳️ نوشتار پریشی: کشمکش با الگوهای استفاده شده در نوشتار
✳️ اختلال یادگیری ریاضی: مشکل در مهارت های ریاضی و محاسبات
✳️ کنش پریشی: ناتوانی در هماهنگی حرکت های بدنی مناسب
علت اختلالات یادگیری در کودکان
به طور کلی علت اختلال یادگیری در اکثر مواقع ناشناخته است. کارشناسان معتقدند که مشکلات یادگیری همراه با این اختلال به دلیل مشکل در شیوه دریافت اطلاعات حسی نیست، بلکه در نتیجه شیوهای است که مغز این اطلاعات را پردازش میکند. به بیان ساده تر حواس بینایی و شنوایی کودکان مبتلا به این اختلال سالم است، اما عدم پردازش اطلاعات سبب مشکل در یادگیری درس و مهارت جدید در این کودکان می شود.
بررسیهای اخیر نشان میدهد که مغز کودکانی که مشکلات یادگیری دارند در مقایسه با کودکان دیگر، تفاوت هایی دارد. برخی از انواع اختلالات یادگیری نظیر خوانش پریشی میتواند ارثی باشد. توجه داشته باشید که اختلال یادگیری ناشی از برخی بیماری ها (مانند کم هوشی و اوتیسم) اختلالات حسی (مانند ناشنوایی و نابینایی) یا اختلالات رفتاری نیست، بلکه افراد مبتلا به این اختلال هوش متوسط یا بالاتر از متوسط دارند.
عوامل خطرساز در ایجاد اختلالات یادگیری
بسیاری از محققان علت اصلی اختلالات یادگیری در کودکان را بررسی کرده اند و به نتیجه علمی یکسانی دست نیافتند. اما تحقیقات نشان می دهد که برخی عوامل بر ایجاد اختلالات یادگیری اثرگذار است که عبارتند از:
۱- ژنتیک
سابقه خانوادگی و ژنتیک می تواند خطر ابتلای کودکان به این اختلال را افزایش دهد. برخی از تحقیقات نشان می دهد کودکانی که والدین آن ها از اختلال یادگیری رنج می برند، بیشتر در معرض پردازش اطلاعات و مشکلات یادگیری قرار دارند.
۲- خطرات دوران بارداری
نقص رشد در دوران جنینی، زایمان زودرس و وزن بسیار کم هنگام تولد با اختلالات یادگیری مرتبط است. علاوه بر این، تحقیقات نشان می هد که قرار گرفتن در معرض الکل یا مواد مخدر قبل از تولد می تواند احتمال ابتلا به این اختلال را در کودک افزایش دهد.
۳- آسیب های روانی
آسیب های روانی یا سوء استفاده از کودک در اوایل کودکی بر رشد مغز تأثیر گذاشته و خطر اختلالات یادگیری را افزایش دهد.
۴- ضربه جسمی
آسیب های سر یا عفونت های سیستم عصبی میتواند در ایجاد اختلالات یادگیری نقش داشته باشد. اما این عوامل نیاز به تحقیق بیشتر داشته و به لحاظ علمی هنوز اثبات نشده است.
۵- قرار گرفتن در معرض عوامل زیست محیطی
برخی تحقیقات علمی نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض سطوح بالای سموم (مانند سرب) با افزایش خطر اختلالات یادگیری مرتبط است. توجه داشته باشید که تحقیقات علمی در مرحله آزمون و خطا بوده و از لحاظ علمی نیاز به آزمایشات بیشتر است.
بیشتر بخوانید: اختلال یادگیری نامعین NOS
علائم هشدار دهنده در اختلال یادگیری کودکان
تشخیص و درمان زودهنگام می تواند در غلبه بر اختلال یادگیری بسیار مفید باشد. این مشکلات یادگیری بعضی اوقات نادیده گرفته می شوند. اگر به این موضوع مشکوک هستید، پزشکان، کاردرمانگران و گفتاردرمانگران می توانند ارزیابی های لازم را روی کودک انجام بدهند. بر طبق مطالعات صورت گرفته پیرامون اختلالات یادگیری، برخی از علائم مشخص کننده این اختلال در کودکان به شرح زیر می باشد:
قبل از مدرسه
- مشکل در اتصال صداها و حروف یا تلفظ لغات
- ناتوانی در یادگیری الفبا یا کلمات هم آوا
- مشکل در شمردن اعداد
- مشکل در استفاده از قیچی و ماژیک یا نقاشی کشیدن
- مشکلاتی که در زمان صحبت با یک فرد غریبه قابل درک می شود.
- مشکل در بالا و پایین رفتن از پله
- مشکل در پوشیدن لباس توسط خود کودک
دوره ابتدایی (سنین ۵ تا ۹ سال)
- ناتوانی در گفتن جملات کامل
- مشکل در پیروی کردن از قواعد مکالمه
- فراموشی اطلاعاتی که به تازگی یادگرفته شده
- مشکل در گرفتن مداد و یا دست خط بد و نامرتب
- مشکل در دنبال کردن جهات و یا به یاد آوردن فعالیت های روزمره
- مشکل در تشخیص اینکه چه اطلاعاتی مهم هستند.
- ناتوانی در بازی های صفحه ای متناسب با سن
- مشکل در همراهی با خواهر یا برادرها
- صحبت با صدایی که به طور غیر طبیعی بلند است و یا با یک تن خاص صحبت کردن
کودکی تا شروع دوران بلوغ (سنین ۱۰ تا ۱۳ سال)
- مشکل در درک مطلب یا مهارت های ریاضی
- مشکل با سوالات تستی و کلمات
- از خواندن و نوشتن بیزار است.
- از خواندن با صدای بلند اجتناب می کند.
- دست خط بد و ناخوانایی دارد.
- ضعف در مهارت های فردی (معمولا اتاق خواب و میز به هم ریخته و نامرتب دارند)
- در دنبال کردن مباحث کلاس درس ضعیف هستند.
تفاوت اختلال یادگیری با ناتوانی یادگیری
بسیاری از افراد تفاوتی بین ناتوانی یادگیری و اختلال یادگیری قائل نشده و هر دو را یکسان می دانند. در حالی که این دو اصطلاح کاملا متفاوت است و شرایط متفاوتی را شامل می شود. به طور کلی ناتوانی در یادگیری وضعیتی است که تأثیر غالبی بر ظرفیت یادگیری و هوش افراد در تمام زمینه های زندگی دارد.
در مقابل، اختلال یادگیری شرایطی است که مانع شکل خاصی از یادگیری می شود و هیچ تأثیری بر هوش کلی فرد ندارد. به بیان ساده تر کودکان با اختلال یادگیری از نظر هوشی در سطح متوسط تا بالایی قرار دارند، در حالی که کودکان دارای ناتوانی یادگیری ازهوش پایینی برخوردار هستند. در واقع ناتوانی یادگیری در مقایسه با اختلال یادگیری، وضعیتی است که تأثیر مادام العمر بر هوش و ظرفیت کلی فرد برای یادگیری دارد.
اختلال یادگیری در کودکان ابتدایی
اختلالات یادگیری در کودکان ابتدایی مجموعهای از مشکلات شناختی و رفتاری است که باعث میشود کودکان در برخی مهارتهای پایه مانند خواندن، نوشتن، حساب کردن و توجه با مشکل مواجه شوند. این اختلالات میتوانند به اشکال مختلفی ظاهر شوند و معمولاً بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودک تأثیر میگذارند. برخی از انواع اصلی اختلالات یادگیری شامل اختلال خواندن (دیسلکسیا)، اختلال نوشتن (دیسگرافیا)، اختلال ریاضی (دیسکالکولیا) و اختلال توجه و تمرکز (ADHD) هستند.
اهمیت تشخیص زودهنگام اختلالات یادگیری
تشخیص زودهنگام اختلالات یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند تأثیرات مثبتی بر آینده تحصیلی و اجتماعی کودک داشته باشد. اختلالات یادگیری مانند دیسلکسیا، دیسگرافیا، دیسکالکولیا و ADHD اگر بهموقع شناسایی شوند، با راهکارهای آموزشی و درمانی مناسب قابل مدیریت هستند.
👈🏻 پیشگیری از مشکلات تحصیلی
تشخیص زودهنگام به کودک و خانوادهاش کمک میکند تا با آگاهی و آمادگی بهتری با این چالشها مواجه شوند. این امر از بروز مشکلات تحصیلی طولانیمدت جلوگیری میکند و کمک میکند تا کودک با استفاده از روشهای آموزشی مناسب به موفقیت بیشتری دست یابد.
👈🏻 تقویت اعتماد به نفس کودک
کودکانی که دچار اختلالات یادگیری هستند، معمولاً با احساسات منفی مانند سرخوردگی و اعتماد به نفس پایین روبهرو میشوند. تشخیص زودهنگام و فراهم کردن محیطی حمایتی و آموزشی میتواند از این احساسات منفی جلوگیری کرده و به افزایش اعتماد به نفس کودک کمک کند.
👈🏻 بهبود روابط اجتماعی
کودکانی که به علت اختلالات یادگیری با مشکلات تحصیلی و رفتاری مواجه میشوند، در برقراری ارتباط با همسالان و جامعه دچار مشکل شوند. تشخیص و درمان زودهنگام میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی کودک کمک کند و از بروز مشکلات در روابط اجتماعی او جلوگیری کند.
👈🏻 استفاده از روشهای درمانی مناسب
تشخیص زودهنگام این امکان را فراهم میکند که روشهای درمانی و آموزشی مناسب با نیازهای کودک از همان ابتدا مورد استفاده قرار گیرند. این روشها شامل آموزشهای چندحسی، تمرینهای شناختی و مشاوره روانشناسی هستند که میتوانند بهبود عملکرد کودک را تسریع کنند.
👈🏻 جلوگیری از مشکلات روانی
کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در صورت عدم حمایت مناسب به مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و استرس مبتلا خواهند شد از همین رو تشخیص زودهنگام و ارائه حمایتهای لازم میتواند از بروز این مشکلات روانی جلوگیری کند و سلامت روان کودک را تضمین کند.
بهطور کلی، تشخیص زودهنگام اختلالات یادگیری به خانوادهها، مدارس و درمانگران این امکان را میدهد تا با فراهم کردن محیطی مناسب و استفاده از روشهای آموزشی و درمانی مؤثر، به کودک کمک کنند تا به بهترین تواناییهای خود دست یابد و آیندهای موفق و سالم داشته باشد.
نقش کاردرمانی در اختلالات یادگیری کودکان
یک کاردرمانگر با بررسی و ارزیابی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری می تواند به آنها در بهبود عملکرد خود در خانه یا مدرسه کمک کنند. در واقع هدف از کاردرمانی در این اختلال مشارکت کودک در محیط خانه و مدرسه است.
یک درمانگر تغییرات مناسبی را در محیط کلاس درس یا در خانه ایجاد خواهد کرد که ممکن است مشارکت کودک را بهبود بخشد. این تغییرات نه تنها در اصلاح محیط فیزیکی (مانند افزودن تجهیزات کمکی) انجام می شود، بلکه در برنامه روزمره کودک تغییراتی صورت می گیرد. برای مثال قرار دادن استراحت های کوتاه مدت و منظم در طول روز می تواند تمرکز و تعامل کودک را بهبود ببخشد.
همچنین، بهترین مرکز کاردرمانی با برررسی حواس بینایی، شنوایی و مشکلات حرکتی تمرین هایی را برای سهولت در انجام تکالیف و افزایش تمرکز ارائه می دهد که می تواند به توجه یا تمرکز کودکان مبتلا به این اختلال، کمک کند. لازم به ذکر است که علاوه بر تکنیک هایی که برای کودکان مبتلا به اختلال یادگیری توسط کاردرمانگر انجام می شود، آموزش والدین (یا معلمان) در مواجه با مشکلات این کودکان نیز صورت می گیرد. مشارکت والدین، اعضای خانواده، معلمین و سایر اطرافیان می تواند در روند بهبود مهارت های فردی کودک مبتلا به اختلال یادگیری موثر باشد.
نقش خانواده در مدیریت اختلالات یادگیری کودکان
خانواده اولین محیط حمایتی کودک است و نقش مهمی در تقویت اعتماد به نفس، ایجاد انگیزه و حمایت عاطفی او دارد. برخی از اقدامات کلیدی خانواده شامل موارد زیر است:
- ایجاد محیط امن و حمایتی: خانواده باید محیطی آرام و بدون تنش برای کودک فراهم کنند تا او احساس امنیت و اعتماد به نفس داشته باشد.
- توجه به نیازهای عاطفی کودک: والدین باید به احساسات و نگرانیهای کودک گوش دهند و از ایجاد فشار روانی بر او خودداری کنند.
- تشویق و تقدیر از پیشرفتها: حتی کوچکترین پیشرفتهای کودک باید مورد تقدیر قرار گیرد تا احساس ارزشمندی و انگیزه در او تقویت شود.
- هماهنگی با مدرسه و معلمان: والدین باید در جریان برنامهها و راهکارهای آموزشی مدرسه باشند و با معلمان در مورد نیازهای خاص کودک خود هماهنگ باشند
در نهایت…..
به طور کلی وجود مشکلاتی در عملکرد مغز، دلیل اصلی اختلال یادگیری به شمار می رود که فرآیند یادگیری طبیعی را به تاخیر میاندازد. اگر این اختلال زود تشخیص داده شده و درمان گردد، کودک شانس زیادی دارد که به قابلیت های درونی خویش دست یابد. اما اگر مداخله صورت نگیرد، منجر به مشکلات روحی عمدهای در کودک مثل افسردگی و انصراف از تحصیل می شود که هر دو عامل با شکستهای تحصیلی مرتبط هستند. بنابراین، تشخیص و درمان زودهنگام بسیار ضروری است و برای غلبه بر این مشکلات مراجعه زودهنگام به کاردرمانی می تواند موثر باشد.